🍁پروژه ی عراقیزه کردن ایران: تحلیل شرایط حاضر و درسهایی که می توان گرفت🌼

استاندارد

روابط در حال بهبود دو کره مجددن در حال بحرانی شدن است. هرچند کره شمالی رزمایش مشترک امریکا و کره جنوبی را بهانه کرده است اما معلوم بود که علت اصلی بی اعتمادی است که دولت امریکا با خروج یکجانبه از برجام به جهانیان نشان داد. تعطیل یا حتی تعدیل برنامه هسته ای کره یک خودکشی است که کره نخواهد کرد.

با اندکی تامل بیشتر همچنین متوجه می شویم که این رزمایش سالانه مشترک با کره جنوبی در چنین لحظه سرنوشت سازی که باید تعلیق میشد، تعمدن برای دادن بهانه به کره شمالی و تخریب نزدیکی دو کره که خودجوش در حال پاگرفتن بود صورت گرفته است.
یعنی عملن امریکا علی رغم اظهار امیدواری و حمایت ظاهری از تنش زدایی بین دوکره با مداخله در این فرآیند و تقویت بی اعتمادی با خروج از برجام تلاش دارد تا تنش در شبه جزیره کره و منطقه شرق اسیا بماند چرا که تداوم فروش تسلیحات و حضور نظامی امریکا در منطقه را تضمین می کند.

045-0303072503-iran-war-drums

همچنین خود امر خروج از برجام دارای نتایج بسیار مهمی برای سیاست داخلی ایران است. این خروج یک جانبه و ناتوانی اروپا از دادن تضمین و سپس اعمال تحریمها مضاعف در ماههای آینده به شدت موقعیت و اعتبار جریان معتدل و اصلاح طلب و جامعه مدنی دموکراسی خواه ایران را در برابر تندروها تضعیف کرده و بیشتر تضعیف خواهد کرد. امری که خاطره کودتای 1332 برای ترور امیدواری و دموکراسی را در شکل نرم زنده می کند

نتیجه این که امریکا عملن خواهان تقویت نیروهای میانه رو در سیاست داخلی ایران نیست بلکه خواهان تشدید تنش های داخلی در ایران است. ایران در عمل، گذشته از این که چه رژیمی با چه خصوصیاتی داشته و تا چه حد این نظام در میان اقشار مختلف مردم اعتبار و مشروعیت دارد، دست به اعمال خلاف قوانین و حقوق بین الملل در عرصه خارجی نزده است:

1. تقویت توان نظامی دفاعی و موشکی از جمله حقوق هر کشور است و دهها برابر بیشتر از این تقویت نظامی را کشورهای همسایه ایران انجام داده اند (عربستان و ترکیه و اسرائیلی که صاحب صدها موشک اتمی است)

2. مداخله ایران در سوریه به درخواست دولت سوریه بوده است. این مداخله هرچند نفوذ ایران را در منطقه تا دریای مدیترانه گسترده است مداخله ای برای رفع خطر فزاینده داعش بود. بدون مداخله ایران، عراق و سوریه هنوز همچنان تحت کنترل مخرب داعش می ماند و به وضوح بی ثباتی به داخل ایران سرایت می کرد. داعشی که به قول سردمداران دولت سابق امریکا ساخته و پرداخته سیاست های غلط امریکا در جنگ افروزی در عراق و سوریه بوده است و خود به تهدیدی جدی برای غرب تبدیل شد. از مهاجرت دهها هزار پناهنده ی سوری و عراقی به اروپا گرفته تا حملات انتحاری داعش در کشورهای غربی.
بنابراین مداخله ایران و روسیه در سوریه، داعشی را که خود غرب ناتوان از مقابله با آن بود و ادعا می کرد دهه ها عامل بی ثباتی در منطقه خواهد بود را تقریبن از میان برد و باعث کاهش در هزینه های خود غرب شد.

3. مداخله ایران در یمن حداقلی است. اما حتی اگر حداکثری هم می بود این دولت عربستان است که کشور یمن را به خاک و خون کشیده است و خلاف قوانین بین الملل و حقوق بشر عمل می کند

4. هر نظام یا رژیم دیگری در ایران بود و خود را در مخاطره و محاصره می دید سعی می کرد تا جهت تحکیم امنیت خود از فرصت های پدید امده برای تقویت نفوذ خود در منطقه استفاده کند. مواضع ایران با این که بارها توسط رژیم خون ریز اسرائیل که بی رحمی و آدم کشی اش را این روزها به تماشای جهانیان گذاشته تدافعی بوده و حتی بیست موشک شلیک شده مورد ادعای اسرائیل به خود خاک اسرائیل نبوده بلکه به بلندی های جولان که متعلق به سوریه و در اشغال اسرائیل است پرتاب شده اند. یعنی ایران با وجود حضور در سوریه همچنان از پاسخ دادن به دهها بار بمباران و موشک باران شدن مواضع اش در سوریه پرهیز کرده است.

5. ایران با وجود خروج یک جانبه امریکا همچنان در صدد حفظ برجام و حفظ رابطه مساعد خود با اروپا و سایر جهان است و نمی خواهد تا وابسته اقتصادی به ترحم چین و روسیه شود.

این حرکت مورد حمایت هردو جریان محافظه کار و اعتدال گراست. هرچند امیدی چندان به نجات برجام نیست ولی ایران تلاش خود برای نجات آن را انجام می دهد. امری که جزو سیاست های کلان خارجی است و صرفن بنا به نظر دولت روحانی صورت نمی گیرد.

هم وطنان ایرانی باید در نظر داشته باشند که دولت فعلی در امریکا هیچ تعهدی که هیچ، بلکه حتی اندکی علاقه به گسترش دموکراسی و رفاه و آزادی در ایران ندارد و برنامه های موشکی و حضور ایران در سوریه که به تهدید گسترده ی داعش خاتمه داده است را بهانه کرده تا با خروج از برجام و بازگرداندن تحریم ها برنامه فلج کردن اقتصادی ایران و تضعیف آن را در شکلی که در مورد عراق در دهه 90 میلادی انجام داد به اجرا گذارد.

اینکه ایران چه خطاهایی در گذشته کرده و این که آیا اصلن احتیاج به فعالیت هسته ای داشته یا نه اکنون یک تاریخ است که قابل بررسی و نقد می باشد. اما این که ایران بدون هیچ خطای بین المللی و در راستای تامین منافع و امنیت خود و رفع فتنه داعش که تهدید جدی تروریستی برای جهان بود، مورد تنبیه و تهدید قرار می گیرد به طور شفافی نشان می دهد که سلطه گری امپریالیستی امریکا و صهونیسم اسرائیل واکنون هم وهابیسم عربستان سعودی در منطقه امری جدی است و مقابله با این سلطه گری و قلدری تنها از طریق اصلاح نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و قضایی داخلی با توسعه برابری و عدالت و رعایت حقوق مردم و راضی نگه داشتن آنها و تقویت دموکراسی حقیقی یعنی آنچه دولت ترامپ در صدد تخریب و تضعیف است ممکن می شود.

سیاست های دولت و حاکمیت ایران در داخل در حالی که نارضایتی های اقتصادی و زیست محیطی مردم ایران در حال افزایش است اگر به سمت مردم محوری و توزیع عادلانه ثروت و مبارزه با فساده های مالی نرود به توطئه امریکایی-صهیونیستی-وهابی برای عراقیزه کردن ایران کمک کرده است.

بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام، قیمت سهام شرکت های اسلحه سازی افزایش قابل توجهی یافته است. همچنین عربستان و کشور های غربی بودجه های سال آتی خود را با توجه به افزایش قیمت نفت بالا به علت انتظار کاهش نفت ایران می بندند

هرچند تلاش برای خنثی سازی خیانت امریکا در عرصه بین المللی مهم است اما مهم تر٬ تدوین و اجرای برنامه های جامع اصلاح ساختاری ایران است. اصلاح نظام قضایی در جهت فساد زدایی مالی، تقویت نظام جامع تامین اجتماعی و نظام پیشرفته ی مالیاتی به اضافه اجرای برنامه های اشتغال زایی کامل جهت بهره مندی از نیروی بیکار اما پر از انرژی و ابتکار جوانان و حرکت به سمت اقتصاد تعاونی محور از جمله کارهای اساسی است.

تشکیل و تقویت شرکت های تعاونی تولیدی به مالکیت و مدیریت مستقل کارکنان آنها و در هماهنگی با نیازهای اجتماعی و محیطی محلی بر محور استفاده از انرژی های تجدید پذیر و بازیافت زباله های برجامانده راهی است که شهروندان ایرانی در چنین شرایط دشواری باید خودجوش پیگیر شوند. اقتصاد مردمی از این گونه بدیل نظام اقتصادی سرمایه سالار است و در جهان درحال ریشه دواندن.

ایران کشور کوچکی نیست و قادر است نیازهای اساسی خود را خود مختارانه تامین کند. رابطه با خارج به هیچ وجه توجیه کننده ی هرگونه کوتاهی در اصلاح ساختاری جهت تامین حقوق و منافع مردم و نجات محیط زیست نیست.

بیان دیدگاه